نوشته شده توسط : atlantic

در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق با تصميم و طرح قبلي و با هدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز کرد. صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربين‌هاي تلويزيون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاک ايران را اعلام کرد . جنگي نابرابر در شرايطي به ايران اسلامي تحميل شد که از جانب استکبار جهاني بويژه آمريکا تحت فشار شديدي قرار داشت و در داخل کشور نيز جناح ‌هاي وابسته به غرب و شرق، با ايجاد هياهوي تبليغاتي و ايجاد درگيري‌هاي نظامي در صدد تضعيف نظام بودند و نيروهاي نظامي نيز به خاطر تبعات قهري انقلاب، هنوز مراحل بازسازي و ساماندهي را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند. آمريکا براي به سازش کشاندن جمهوري اسلامي و در نهايت تسليم آن‌ها حمايت پنهان و آشکار خود را در کليه زمينه‌هاي سياسي، نظامي‌، ‌اقتصادي و ... از رژيم بعثي عراق به اجرا گذاشت. از سوي ديگر نيز ابرقدرت ديگر جهان‌ يعني شوروي که متحد عراق محسوب مي‌شد، خصومتش را با نظام اسلامي که شعار نه شرقي و نه غربي را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جريان اشغال افغانستان توسط شوروي، اين تجاوز را محکوم کرده بود، بيش از پيش نمود. ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعيت داخلي و خارجي ايران، فتح يک هفته‌اي تهران را در سر مي‌پرورانيد، در روزهاي نخست تجاوز، بدون مانعي جدي در مرزها تا دروازه‌هاي اهواز و خرمشهر پيش تاخت.



:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : atlantic

ناوچه چوشن در اولین روزفروردین سال ۱۳۶۶ و ساعاتی پس از تحویل سال نو به دریا اعزام شد . هدف ماموریت گشت سه روزه جهت کمک به پدافند جزیره خارک و حفاظت از تانکرهای نفتکش مستقر در لنگرگاه جزیره بود . در ساعت ۴ بعدازظهر لنگر ناوجه در نزدیکی  اسکله تی به آب انداخت شد. در ساعت ۶ بعدازظهر همانروز پیام اضطراری تقاضای کمک از سکوی ابوذر شنیده شد . لحظاتی بعد به دستور پست فرماندهی منطقه دوم دریایی بوشهر . ناوچه جوشن برای کمک به سمت سکوی ابوذر درشمال خلیج فارس اعرام گردید. سکوهای نوروز و ابوذر به دلیل نزدیکی به سکوهای البکر و العمیه درتیررس عراقیها بوده علاوه بر آن قبلا هم یکبارتوسط نیروی هوایی عراق بمباران شده بود ،این امرموجب توقف تولید نفت سکوهای یاد شده گردیده و کارکنان شرکت نفت فلات قاره از ماهها قبل مجبور شدند محل کارخودرا  ترک کنند اما پرسنل نیروی دریایی کماکان برروی سکوی نفتی ابوذرحضور داشتند ، در آن بعدازظهر اولین روزسال نو ، دو فروند میگ عراقی به مدت نیم ساعت سکوی ابوذر را شدیدا بمباران کردند . ناوجه جوشن در خاموشی کامل و سکوت رادیویی و راداری به سمت محل درگیری عزیمت کرد . البته ما میدانستیم که دولت عراق اخیرا هلیکوپترهای سوپرفرلون با قابلیت شلیک موشکهای اگزوسه. ازفرانسه دریافت کرده که امکان ردیابی و شناسایی امواج راداری ما را با دقت بالا  دارند . کاپیتان ناوچه ناوسروان عابدی و کاپیتات دوم ناوسروان زارع نعمتی بودند ، به دستور ایشان دیده بانها چند برابر شده و با استفاده از دوربین های دید درشب و درساعت ۲ بامداد دوم فروردین به محل سکو رسیده و به سختی به آن پهلو گرفتیم. پایانه شدیدا تخریب شده بود ، پله های آن که بصورت زیکزاک تا بالاترین طبقه امتداد داشت در بعضی از جاها تکه تکه شده و درهوا معلق بودند ، ما بوسیله قلاب گرفتن دستهای خود و رفتن روی شانه های همدیگر واستفاده از پلکان بافیمانده. طبقه به طبقه خودرا تا عرشه هلیکوپتر(هنگر) رساندیم ، نکته عجیب اینکه که هیچ اثری از پرسنل روی سکو نبود که مارا خیلی نگران کرد، همچنین احتمال حمله مجدد عراقیها زیاد بود من به همراه احمد تقی منتقمی بسوی تسلیحات پدافند روی هنگر رفتیم که صحنه عجیبی را دیدیم ، توپ بیست وسه میلیمتری در نگاه اول قابل شناسائی نبود ، نه لوله داشت و نه خشاب همه توپ ذوب شده و فقط قسمت میانی آن و بخشی از پایه هایش باقی مانده بود . از تیربار دوشکا هم یک جعبه خشاب و تکه ای از لوله آن به همراه شعله پوشش دیده میشد ، دوباره به طبقات پایین تر بازگشتیم ، و بازدن ضربه به اماکن و گوش دادن ، سعی میکردیم بازمانده ای پیدا کنیم سکوی نفتی که زمانی حداقل پنج طبقه داشت. دربعضی از نقاط تبدیل به یک طبقه شده بود . محمدرضا خوشزاد از داخل صدایی شنید و ما امیدوارانه به سمت اتاقی آهنی که صدای ضربه ی خفیفی ازدرون آن می آمدرفتیم و بوسیله تبرو قفلبر و دیلم و ...... لولا های دربی را که شدیدا تاب برداشته بود باز کردیم سپس با صحنه ای تکان دهنده مواجه شدیم، کف اتاق پرازخون بود، پرسیدیم حالتون چطوره ؟ به بدن هرکدام که دست میزدیم سرد بود ، ازگوشه اتاق صدای ناله ضعیفی شنیدیم ، وقتی به سمت صدا رفتیم سربازی را دیدیم که درکنار اجساد افتاده وبه دلیل  خونریزی زیاد نای حرف زدن نداشت.با این حال تا ما رادید گفت : عیدتون مبارک ....... با دیدن وی و شنیدن کلامش اشک در چشمانمان حلقه زد ، سربازدیگری گفت : من صدای ضربه های شما را شنیدیم اما میترسیدم عراقی باشید. وقتی متوجه شدم فارسی حرف میزدید شروع به زدن ضربه به دیوار کردم ، ...... عملیات نجات را تا صبح و با پایین کشیدن 5 مجروح و پیکر4 شهید به داخل ناوچه و حرکت به سمت بوشهر به پایان رسانیدیم . لازم به ذکر است که درآن روز پانزده نفر ازسکو دفاع میکردندکه 10 نفر(شامل ۹ شهیدو یک مفقودالاثر)  درحمله هواپیماهای عراقی شهید شدند. از 5 مجروحی که با خود بردیم یک نفردرون آمبولانس و تاقبل ازرسیدن به بیمارستان شهید شد . درآن شب . اولین کسیکه خودرا قبل از همه به عرشه پرواز رساند محمد رضا خوشزاد بود. (بچه تبریز باغیرت و ورزشکار) و آنقدرجستجو کرد تا درطبقات پایینتر بازماندگان را یافت از دیگر ناجیان آن شب که روی سکوی نفتی رفتند، کاظم شیروانی، محمدباقری، ابراهیم حرآّبادی، محمدرضا خوشزاد،مسعود انشایی. علیرضا ولی پور. سیزده ماه بعد و با عملیاتی مشابه درتاریخ ۲۹/۱/۶۷  دردرگیری با ناوگان آمریکا شهید.و حسن پیمان ، امراله رضایی، احمدتقی منتقمی، حسین زارعی، و امراله رئیسی ،حسین مصنوعی و احمدرضا کریمزاده هم جانبازشدند.



:: بازدید از این مطلب : 120
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 شهريور 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : atlantic

هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است. این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.



:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 2 شهريور 1395 | نظرات ()